از امام صادق علیهالسلام آوردهاند که: دخت فرزانهی پیامبر در آستانهی شهادت و لحظات فراق گریه کرد.
امیر مومنان فرمود: دخت گرانمایهی پیامبر چرا گریه میکنی؟پاسخ داد: بر بیدادی که پس از من بر شما روا خواهند داشت.
فرمود: گریه نکن که رویارویی با این رویدادها و بیدادها در راه خدا برای من آسان است. [1] .
و در روایت دیگری آوردهاند که آن حضرت در آستانهی شهادت به امیر مومنان گفت: علی جان! با شما سخنی دارم!
فرمود: بگو ای دخت گرانمایهی پیامبر.گفت: تو را به خدا و حرمت پیامبرش سوگند که مباد آن دو نفربر پیکر من نماز گذارند. [2]
1.بحارالانوار، ج 43
2.بیتالاحزان، ص 43