فاطمه(سلام الله علیها) به نه سالگی رسیده بود. هر چند سن کمی داشت اما رشد جسمانی مناسبی یافته بود و آثار پختگی عقلی در رخسارش پدیدار شده بود. آری، او پارۀ تن پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود و خردمندی و حکمت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در دخترش نیز بود. سال دوم هجری بود که خواستگاران در مدینه، یکی پس ار دیگری به خواستگاری فاطمه(سلام الله علیها) میآمدند. اما پیامبر(صلی الله علیه و آله) پاسخی به آنان نمیداد. سرانجام علی(علیه السلام) با رخساری مملو از شرم و حیا به خواستگاری فاطمه(سلام الله علیها) آمد. ماجرای ازدواج علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) را در بخش زندگانی علی(علیه السلام) آوردهایم.در همان هنگام جبرئیل فرود آمد و به پیامبر(صلی الله علیه و آله) عرض کرد که خداوند میفرماید: اگر علی را نمیآفریدم برای فاطمه همتایی پیدا نمیشد تا همسر او شود[1]«ساده زیستی و تنگ دستی علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) »جهیزیه فاطمه(سلام الله علیها) بسیار ساده بود وبیشتر وسایل آنان از سفال بود. هنگامی که پیامبر جهیزیه فاطمه(سلام الله علیها) را دید از سادگی اسباب، اشک از دیدگانش جاری شد و سر به آسمان بلند نمود و گفت: «پروردگارا، زندگی خانوادهای را که بیشترین اسباب زندگی آنان از سفال است مبارک گردان!»[2]هنگامی که فاطمه(سلام الله علیها) به خانۀ علی(علیه السلام) رفت جز شن و ریگ که برای صاف نمودند کف خانه پهن شده بود و کوزهای سفالین و بالش و پوست گوسفند چیز دیگری در خانه نبود.
[1] . بحار الانوار ج 43 ص 92
[2] . کشف الغمه ج 1 ص 359
برگرفته از کتاب فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از ولادت تا شهادت